game of love and hate(part 13)

اتاق جی هون و تهیونگ
جی هون:اتو دوست داری
تهیونگ:نه
جی هون: باهاش خوب رفتار کن
تهیونگ:چرا
جی هون:چون عاشقش شدم من نمی تونم داشته باشمش اما تو که از همین الان هم ات توی چنگته درخواست میباهاش خوب رفتار کنی مواظبش باش
تهیونگ:خیلی شجاعی جلو روی نامزد یه دختر عشقتو به اون دختر اعتراف کنی
جی هون:نیازی نیست منو تحدید بدونی من همین لان هم از این مثلث عشقی کنار کشیدم اما تو چرا داری با ات بدون عشق ازدواج میکنی
تهیونگ:برای بقا برای بالاتر کشیدن جای گاه خودم
اتاق کانگ یونگ و مین هو
کانگ یونگ :عرررررررر منحرف چندش ازم دور شو
مین هو:مگه من چیکار کردم فقط روی تخت خواببدم دیگه
کانگ یونگ :داداش تو مغزت کلا تعطیله  تو الان باید بگی من روی کاناپه میخوابم تو رو تخت بخواب
مین هو:خب چرا من میخوام رو تخت بخوابم تو میتونی رو کاناپه بخوابی
کانگ یونگ گم شو از اتاقم بیرون هر جایی دلت خواست میتونی بخوابی
اتاق تهیونگ  و جی هون
خاپیش خااااااپیش (صدا خرو پف )
تق تق تق تق(صدای در)
تهیونگ:کیه این وقت شب منو از خواب شیرینم بیدار کرده
مین هو:داداش منم جا هست برای یه نفر دیگه
تهیونگ:برو خدا روزی تو جای دیگه بده
مین هو:هی روزگار حالا مجبورم برم وسط پذیرایی بخوابم

اتاق جی هون و تهیونگ
جی هون:اتو دوست داری
تهیونگ:نه
جی هون: باهاش خوب رفتار کن
تهیونگ:چرا
جی هون:چون عاشقش شدم من نمی تونم داشته باشمش اما تو که از همین الان هم ات توی چنگته درخواست میباهاش خوب رفتار کنی مواظبش باش
تهیونگ:خیلی شجاعی جلو روی نامزد یه دختر عشقتو به اون دختر اعتراف کنی
جی هون:نیازی نیست منو تحدید بدونی من همین لان هم از این مثلث عشقی کنار کشیدم اما تو چرا داری با ات بدون عشق ازدواج میکنی
تهیونگ:برای بقا برای بالاتر کشیدن جای گاه خودم
اتاق کانگ یونگ و مین هو
کانگ یونگ :عرررررررر منحرف چندش ازم دور شو
مین هو:مگه من چیکار کردم فقط روی تخت خواببدم دیگه
کانگ یونگ :داداش تو مغزت کلا تعطیله  تو الان باید بگی من روی کاناپه میخوابم تو رو تخت بخواب
مین هو:خب چرا من میخوام رو تخت بخوابم تو میتونی رو کاناپه بخوابی
کانگ یونگ گم شو از اتاقم بیرون هر جایی دلت خواست میتونی بخوابی
اتاق تهیونگ  و جی هون
خاپیش خااااااپیش (صدا خرو پف )
تق تق تق تق(صدای در)
تهیونگ:کیه این وقت شب منو از خواب شیرینم بیدار کرده
مین هو:داداش منم جا هست برای یه نفر دیگه
تهیونگ:برو خدا روزی تو جای دیگه بده
مین هو:هی روزگار حالا مجبورم برم وسط پذیرایی بخوابم